در مقاله حاضر نويسنده با استناد به برخي آيات و روايات آسيب ها و خطراتي را كه عبادات و بخصوص روزه را تهديد مي كند مورد بررسي قرار داده و آنها را واكاوي كرده است كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
در ميان تمامي عباداتي كه خداوند عزيز بر بندگان خويش واجب فرموده، بدون ترديد «روزه» از جايگاه ويژه اي برخوردار است، چرا كه در كلامي قدسي، اين عمل پر ارج را منتسب بخود نموده و پاداش آن را نيز خود برعهده گرفته:
حضرت مصطفي (ص) از جناب احديت نقل مي فرمايد كه: «آن حضرت عز شانه فرموده كه: روزه از براي من است و مختص به من و من خود ثواب او را چنانكه لايق به من است به روزه دار خواهم داد.»(1)
و نيز در شرافت قدر اين عبادت گرانسنگ همان بس كه در روايات اسلامي آن را به عنوان سپر و محافظي در برابر آفات و خطرات دنيوي و عذاب اخروي معرفي كرده اند، كما اينكه امام صادق (ع) از جد گرامي اش حضرت رسول (ص) نقل مي فرمايد كه آن حضرت (ص) فرمود:
«روزه سپري است براي روزه دار از آفتهاي دنيا و مانعي است از عذاب آخرت براي او.» (2)
ولي بايد دانست اگرچه «روزه» در ميان عبادات اسلامي از چنين جايگاه رفيع و مرتبه والايي برخوردار است، و لكن چنان نيست كه هر «روزه» گرفتني مشمول اين پاداشها و فوايد عظيم دنيوي و اخروي گشته و در نزد خداوند درخور ثواب باشد. زيرا با نگاهي به احاديث و بيانات اولياء دين و حضرات معصومين عليهم السلام اين نكته بسيار مهم اثبات مي گردد كه اين عمل با تمام اهميتي كه داراست از جهات گوناگون و بوسيله عوامل متعدد در معرض آسيب و خطر مي باشد، كه هرگاه از جانب حتي يكي از آنها تهديد واقع گردد، نه تنها هيچيك از پاداشهاي فوق را شامل نمي شود بلكه خود تبديل به وسيله اي مي شود براي رنج و عذاب دنيوي و اخروي!! از همين رو در نوشتار حاضر به برخي از اعمال و صفات روحي و جسمي كه اين عبادت عظيم الشان را تهديد مي كنند اشاره كرده و پيرامون هر يك توضيحاتي كوتاه ارائه مي نمائيم:
«ريا» و يا به عبارت دقيق تر «شرك خفي» كه نقطه مقابل «اخلاص» مي باشد از جمله گناهان مهلكي است كه در كتب اخلاقي به شدت از آن نهي شده و اعلام گرديده كه هر عملي كه به اندازه ذره اي آلوده به ريا و خود نهائي باشد، در نزد پروردگار بي ارزش بوده و سزاوار عقوبت و كيفر است. در وخامت اين گناه بزرگ همين بس كه در لسان پيامبر گرامي(ص)، از آن با عنوان «شرك اصغر» ياد شده:
«از حضرت رسول (ص) مروي است كه فرمودند بدرستي كه بدترين چيزي كه بر شما مي ترسم شرك اصغر است عرض كردند چيست شرك اصغر فرمود: ريا...» (3)
و همانگونه كه گفته شد اين صفت ناپسند و عمل قبيح، دشمني سخت براي اعمال و عبادات بوده تا جايي كه بنا بفرموده رسول مكرم اسلام(ص):«خداوند قبول نمي فرمايد عملي را كه در آن بقدر ذره اي از ريا باشد.» (4) و «ريا» بنا بفرموده امام خميني (ره) در كتاب شريف «اربعين حديث» عبارت است از:«نشان دادن و وانمود كردن چيزي از اعمال حسنه يا خصال پسنديده يا عقايد حقه به مردم، براي منزلت پيدا كردن در قلوب آنها و اشتهار پيدا كردن پيش آنها بخوبي و صحت و امانت و ديانت، بدون قصد صحيح الهي.» (5)
يكي از مفاسد اخلاقي بسيار خطرناك و مهلك، كه بر باد دهنده سرمايه هاي مادي و معنوي انسان است، مفسده عظيم و موحش «عجب و خودبيني» مي باشد، كه تعريف آن عبارت است از: «بزرگ شمردن عمل صالح و مسرور شدن به آن و خود را از حد تقصير خارج دانستن است.» (6) و در خباثت اين خصلت ناپسند همين بس كه در احاديث بسياري آن را عامل هلاكت آدمي دانسته اند، كما اينكه از اميرمومنان علي (ع) نقل شده كه فرمودند: «من دخله العجب هلك: كسي كه عجب در او راه يابد هلاك شود.» (7) و نيز آورده اند كه :«موسي بن عمران (علي نبينا و آله و عليه السلام) از شيطان پرسيد:«خبر ده مرا به گناهي كه (بدان وسيله) تو بر اولاد آدم راه يابي و تسلط پيدا كني.) گفت:«وقتي عجب كند بر نفس خود و بزرگ شمارد عملش را و كوچك شود در چشمش گناه او» (8)
با عنايت به مطالب و احاديث ذكر شده در پيرامون نقش ويرانگر «عجب و خودبيني» كه به برخي از آنها اشاره شد، دانسته مي شود كه يكي از مهمترين آسيب هايي كه عبادت و طاعت آدمي را مورد تهديد قرار مي دهد و بيم آن مي رود كه با نفوذ آن در دل و جان انسان، زحمات طاقت فرساي او را در راه بندگي پروردگار از بين برده و به اصطلاح قرآن كريم «هباء منثوراً» گرداند، همين صفت رذيله «عجب» است . و روزه گرفتن كه خود عبادتي بزرگ و نشانه تسليم انسان در برابر خداوند است، نيز به شدت از جانب اين رذيله مهلك در معرض خطر قرار دارد، زيرا از آنجا كه اين عبادت برخلاف ساير عبادات، با سختي و مشقت بيشتري همراه است(مخصوصاً در فصول گرم سال)، انسان غير مهذب و غافل مي پندارد به صرف تحمل اين سختي ها، كاري كرده و حتماً و بي برو و برگرد مستحق پاداش است و چنانچه در مقابل اين زحمات از سوي خداوند كوچكترين بي توجهي به او شود در حق او ظلم روا داشته اند!! و از همين رو گستاخانه خود را از ذات باريتعالي طلبكار دانسته و در نتيجه به گناه بزرگ «عجب» گرفتار آمده و نه تنها هيچگونه پاداشي را در مقابل «روزه گرفتن» دريافت نمي كند بلكه با ابتلا به عجب و خودبيني، مستحق دخول در عذاب الهي مي گردد.
در روايات اسلامي وارد شده است كه «چه بسا افرادي كه بهره آنها از روزه و ماه مبارك رمضان، تنها گرسنگي و تشنگي است و بجز اين دو، بهره و پاداشي از آن نصيبشان نمي شود.» و اين نيست مگر به خاطر آنكه اين گروه از افراد، مقلدوار تنها به امساك از خوردن و آشاميدن اكتفاء كرده و دلخوش به همين هستند كه آري ما هم روزه گرفته ايم!! اينان كساني هستند كه درهمان حال كه روزه گرفته و مي گيرند، از گناه پرهيز نداشته و با دست يازيدن به انواع و اقسام گناهان، به عبادت عظيم خود آسيب وارد كرده اند.
اگر در خطبه شريف شعبانيه كه در آستانه ماه مبارك رمضان از سوي رسول گرامي اسلام(ص) ايراد گرديده مي خوانيم كه: زبانهاي خود را حفظ كنيد و بپوشانيد چشمهاي خود را از آنچه حلال نيست براي شما نگاه كردن بدان و گوشهايتان را نگاه داريد از آنچه شنيدن آن براي شما حلال نيست.»، اين سفارشات پيامبر(ص) براي آن است كه هر گناهي كه در ماه مبارك رمضان از آدمي سرزند علاوه بر آنكه خود گناه و نافرماني ذات اقدس الهي محسوب مي شود و عقوبت سختي در پي دارد، آسيب جدي به «روزه» انسان روزه دار وارد كرده و اين عبادت بزرگ را از اثر وفايده مطلوب ساقط مي كند و زحمات او را بر باد مي دهد. و درست به همين دليل است كه در سفارش گرانسنگي از وجود مبارك امام صادق(ع) مي خوانيم كه:
هرگاه اراده كردي كه روزه بگيري، لازم است قصد بازداشتن نفس از خواهشهاي نفساني بكني مثل فحش و مجادله با كسي و قسم دروغ خوردن و لغو گفتن و شنيدن؛ چرا كه ارتكاب اينها در روزه موجب نقصان ثواب روزه و باعث حرمان از قبول آن است.»(9)
پس آن كس كه حقيقتا طالب بهره بردن از فرصت ماه مبارك رمضان است و از دل و جان مي خواهد كه روزه گرفتن او مورد رضاي خداوند باشد و او را به پاداش هاي الهي واصل گرداند، بايستي مردانه كمر همت بسته و ازابتداي ماه مبارك، مراقب اعمال، اعضا و جوارح خود باشد تا مبادا مرتكب گناهي شده و در نتيجه از ثواب روزه خود كاسته و يا در صورت تكرار به طور تام و تمام از پاداش روزه محروم گردد. و ما در ادامه اين نوشتار به برخي از گناهان كه سفارش اكيد بر ترك آنها در ماه مبارك رمضان شده نيز اشاراتي خواهيم داشت.
چنان كه گفته شد يكي از عوامل آسيب رساننده به «روزه» گناه و پيروي از شيطان است و اينك بايد توجه داشت كه در ميان گناهان، گناه عظيم «غيبت» در آسيب رساندن به روح و جان آدمي و نيز عبادات او و از جمله «روزه» نقش ويژه اي داشته و سفارش اكيد شده كه از آن پرهيز شود.
غيبت همان گناه عظيمي است كه در قرآن كريم به صراحت از آن نهي شده و در آيه شريفه 12 از سوره مباركه حجرات آمده كه: غيبت نكند بعضي از شما بعضي ديگر را، آيا دوست دارد يكي از شما گوشت برادر خود را بخورد در صورتي كه مردار است، پس كراهت داريد او را...»
«از رسول خدا(ص) مروي است كه فرمود: بنده اي را در موقف حساب قيامت مي آورند و نامه عملش را به او مي دهند، كارهاي خيري را كه در دنيا انجام داده در آن نمي بيند مي گويد خدايا اين نامه عمل من نيست زيرا حسنات خود را در آن نمي بينم. به او گفته مي شود خداي تو اشتباه نمي كند و فراموش نمي نمايد، كارهاي نيكت به واسطه غيبت كردنت از مردم، از بين رفت. پس ديگري را مي آورند و نامه عملش را به او مي دهند و در آن حسناتي را كه بجا نياورده مي بيند مي گويد پروردگارا اين نامه عمل من نيست چون اين همه حسنات كه در آن ثبت است من بجا نياورده ام. به او مي گويند اينها حسنات فلان شخصي است كه از تو غيبت كرده در عوض، حسناتش به تو داده شده است.»(10)
حال كه دانستيم اين گناه چه اثراتي در نامه عمل آدمي بجا مي گذارد، بايد اين نكته مهم را يادآور شويم كه «غيبت» اگرچه در همه زمانها و مكانها ممنوع بوده و مورد خشم و غضب خداوند است و لكن در ماه مبارك رمضان بيشتر مورد نهي واقع شده و سفارش گرديده كه از آن پرهيز شود، چرا كه موجب بطلان معنوي روزه و پوك شدن روزه از درون است:
حضرت صادق(ع) از حضرت رسول خدا(ص) روايت كرده كه فرمود: من اغتاب امرء مسلما بطل صومه...: كسي كه غيبت كند مرد مسلمي را، باطل شود روزه او...»(11)
آري، غيبت، يكي از مهمترين آسيب هاي روزه است و آدمي را از فضيلت روزه محروم كرده و باعث از دست دادن پاداش هايي مي شود كه در اثر اين عبادت نصيب آدمي مي گردد.
در رابطه با تاثير «غيبت» در روزه و بي خاصيت كردن آن ذكر حديث زير را ضروري مي دانيم كه پيامبر اكرم(ص) فرمودند:
«روزه دار از آن هنگام كه صبح مي كند تا به شب در رود، مادام كه غيبت نكند در عبادت است و همين كه غيبت كرد روزه او پاره (بي خاصيت) مي شود.»(12)
در ميان گناهان كبيره اي كه خداوند عزيز ما را از آنها نهي فرموده و فرمان داده كه بدانها نزديك نشويم، «دروغ» است كه گناهي عظيم بوده و خطرناك مي باشد و شايد بتوان گفت احاديثي كه در زشتي اين گناه وارد شده در مقايسه با احاديثي كه در رابطه با گناهان ديگر وارد شده بي نظير بوده و حتي قابل مقايسه نمي باشند! براي نمونه توجه به احاديث زير خالي از لطف نيست:
امام باقر(ع) فرمود: به راستي خدا براي شر و بدي قفل ها مقرر كرده و كليدهاي آنها را شراب قرار داده و دروغ بدتر از شراب است.» (13) و:
«عن ابي جعفر عليه السلام قال: ان الكذب هو خراب الايمان: براستي كه دروغ ويران كننده ايمان است.» (14)
امام علي(ع) فرمود: هيچ بنده اي مزه ايمان را نچشد تا دروغ را وانهد، چه شوخي باشد و چه جدي».(15)
باتوجه به احاديث فوق كه به واقع بخش اندكي از صدها حديثي است كه در رابطه با زشتي «دروغ» وارد شده، دانسته مي شود كه اصولاً «دروغ» با «ايمان» به شدت ناسازگار بوده و انسان تا از دروغ در جنبه هاي مختلف آن چه به صورت شوخي و چه به صورت جدي پرهيز نداشته باشد، بهره اي از ايمان نبرده و طعم شيرين آن را احساس نخواهد كرد.
و اما جداي از آنچه گفته شد، يكي ديگر از ثمرات زشت و عظيم اين گناه يعني «دروغ» آن است كه عبادتي همچون «روزه» را تحت الشعاع قرار داده و آن را باطل كرده و انسان روزه دار را از نتايج و ثمرات مبارك و ارزشمند آن محروم مي گرداند:
پيامبر اكرم(ص) فرمود:
پنج كار است كه روزه را باطل مي كند و وضو را مي شكند: اول دروغ...»(16) و:
براستي آيا اين عاقلانه است كه آدمي رنج گرسنگي و تشنگي را برخود هموار كند و چندين ساعت اين بار طاقت فرسا را بردوش كشد وآن گاه با آلوده نمودن خود به گناه عظيم «دروغ» همه نتايج حاصل از اين تلاش و مجاهدت را برباد دهد؟! و آيا جاي آن ندارد كه انسان روزه دار به هنگام اشتغال به اين عمل گرانبها، بيش از گذشته «زبان» خود را از آلوده شدن به «دروغ» محافظت نمايد تا هرچه بيشتر از ثمرات اين ماه عظيم و فيوضات «روزه» بهره مند گردد؟! و صدالبته همانطور كه گفته شد پرهيز از دروغ و دروغگويي تنها مختص به ماه مبارك رمضان و دوران روزه گيري نمي باشد بلكه انسان مؤمن همواره از اين عمل ناپسند پرهيز مي كند و لكن در اين ايام كه پاداش عمل او بسته به دوري از اين گناه بزرگ است بيش از گذشته از خود مراقبت مي كند كه مبادا حتي به شوخي نيز بدان آلوده نگردد.
6-دشنام و بدگويي:
از جمله رفتارهاي ناپسندي كه متأسفانه قبح آن كم شده و برخي ها آن را گناه محسوب نمي كنند درحالي كه خداوند و اوليا و دين از آن نهي كرده اند، عمل ناپسند «دشنام و بدزباني» است. رفتاري كه با ادب انساني و اسلامي مغاير بوده و در قرآن كريم سفارش شده كه حتي نسبت به غيرمسلمانان نيز از آن پرهيز شود (انعام آيه 108) و در احاديث اسلامي نيز به شدت از آن نهي گرديده است:
«حضرت صادق(ع) فرمود: هرزه گويي و بدزباني از جفاكاري است و جفاكاري در آتش است.»(17)
آلوده كردن زبان به بدزباني، دشنام و هرزه گويي، علاوه بر آنكه ناپسند و مورد نهي است از آفات و آسيب هاي «روزه» بوده و موجب مي شود عمل روزه دار نتيجه و ثمره مطلوب را دربر نداشته و مورد رضاي خداوند قرار نگيرد. در روايت وارد شده است كه:
«پيغمبر(ص) شنيد كه زني به كنيز خود ناسزا مي گويد، فرمود: غذايي به نزدش آورند. وي گفت: يا رسول الله من روزه ام! فرمود: چگونه روزه اي كه كنيزت را ناسزا مي گويي؟! روزه كه تنها امساك از غذا و آب نيست روزه را قرار داده اند كه از هر كار زشتي بازدارد، چه اندكند روزه داران و بسيارند گرسنگان (به نام روزه دار)»!(18)
پرهيز از ناسزاگويي و بدزباني به هنگام روزه گرفتن آنچنان مهم و باارزش است كه حتي سفارش شده چنانچه به هنگام روزه بودن، ديگري با شخص روزه دار به ناداني برخورد كرد و او را با بدزباني خود آزرد، بر شخص روزه دار است كه از پاسخگويي به او و مقابله به مثل كردن با او خودداري كرده و زبان به ناسزاگويي او نگشايد: رسول خدا(ص) فرمود: «روزه سپر آتش است و هركه روزه گرفت آن روز سبكسري نكند. و اگر كسي با او جهالت كرد به او ناسزا و بد نگويد و بگويد من روزه دارم.»(19)
پرهيز از بدگويي و ناسزاگويي به هنگام روزه بودن آنگاه اهميت خود را آشكار مي كند كه دريابيم انسان روزه دار در اثر گرسنگي و تشنگي، كم حوصله شده و احتمال مي رود با كوچكترين عاملي صبر و آرام خود را ازدست داده و زبان به بدگويي بازكند. از همين رو پرهيز از ناسزاگويي و خودداري از اين عمل ناهنجار به هنگام روزه بودن، خود در زمره «جهاد با نفس» محسوب شده و بر مراتب قرب انسان روزه دار افزوده و پاداش او را نيز افزون مي گرداند.
7-بهتان و تهمت:
مهمترين سرمايه هر انساني در زندگي، آبرو و اعتباري است كه با زحمت بدست آورده و در راه كسب و حفظ آن سختي هاي بسياري متحمل گرديده است. به همين دليل در اسلام بسيار سفارش شده كه اين سرمايه عظيم نبايد مورد تعرض قرار گيرد و هرگونه عاملي كه باعث خدشه دار شدن آن گردد ازنظر اسلام مطرود و منفور است. يكي از اموري كه اين سرمايه گرانبها را مورد تهديد قرار مي دهد دست يازيدن به عمل غيراخلاقي «تهمت» و «بهتان» است كه متأسفانه گاه از سوي عده اي ناآگاه عملي ساده انگاشته شده و بدون كوچكترين احساس مسئوليتي با ارتكاب آن، آبروي چندين ساله افراد را دستخوش اغراض نفساني خود قرار مي دهند. درحاليكه اين گناه در پيشگاه پروردگار آنچنان عظيم است كه در روايتي وارد شده كه هرگز از صفحه نامه اعمال محو نخواهد شد!!: رسول خدا(ص) فرمود: پنج گناه است كه محوشدني نيست (وكفاره ندارند)، شريك قراردادن براي خدا و كشتن كسان بناحق و بهتان زدن به مؤمن...»(20)
اما جداي از عقوبت هايي كه براي اين گناه ذكر شده، بايد دانست كه اين گناه عظيم در عبادت آدمي نيز تأثيرات نامباركي بدنبال خواهد داشت كه يكي از آنها محروم شدن از پاداش روزه و مورد خشم پروردگار قرارگرفتن است:
«پيامبر اكرم(ص) فرمود: هركه ماه رمضان را روزه بدارد و از حرام و بهتان اجتناب ورزد خداوند از او راضي شود و بهشت را براي او واجب كند.»(21)
8-سخن چيني
زندگي اجتماعي آدمي همواره در معرض كدورت ها و اختلافات ريز و درشت ميان انسان هاست و اين نيست جز به خاطر تفاوت در نحوه تفكر، اختلاف در سليقه ها، سوءتفاهمات و... كه في الواقع اجتناب ناپذيرند. در اين ميان نقش اطرافيان در برطرف كردن اين كدورت ها بسيار مهم است و ميتواند روابط سرد انسان ها را به روابط گرم و صميمي تبديل كند. ولي متاسفانه همواره در اجتماع افرادي بوده اند كه از مشاهده كدورت و تيرگي روابط ديگران شادمان شده و نه تنها قدمي در جهت برطرف كردن اين كدورت ها برنمي دارند بلكه با شيطنت و لطايف الحيل سعي در شعله ور كردن آتش كينه و دشمني مي كنند. اينان با رفت و آمد بين دو طرف دعوا و نقل سخنان ناهنجار هر يك در نزد ديگري و به اصطلاح «سخن چيني» و «نمامي»، آنچنان بر ميزان اختلافات مي افزايند كه گاه ديگر كوچكترين نقطه اميدي براي اصلاح و سازش باقي نمي گذارند. به قول سعدي عليه الرحمه:
ميان دو كس جنگ چون آتش است
سخن چين بدبخت هيزم كش است
و درست بدليل همين تأثير ويرانگر است كه در روايات اسلامي به شدت از «نمامي» نهي شده و براي نمام مجازات هاي سنگين بيان شده است:
«از رسول خدا(ص) مروي است: كسي كه براي سخن چيني بين دو نفر حركت كند خداوند بر او در قبرش آتشي مسلط مي كند كه او را ميسوزاند و چون از قبرش بيرون مي آيد ماري بزرگ و سياه را بر او مسلط ميفرمايد كه گوشت او را ميخورد تا داخل جهنم شود.»(22)
و نيز فرمود: «چون به معراج رفتم زني را ديدم كه سرش مانند سرخوك و بدنش مانند بدن الاغ بود و بر او هزار هزار جور عذاب بود. پس از آن حضرت پرسيده شد كه كار آن زن چه بود؟ فرمود: سخن چيني و دروغگوئي.»(23)
و اما اين عمل شيطاني آنچنان زشت و ناپسند است كه حتي عبادات انسان و از جمله «روزه» از تأثيرات سوء آن در امان نمانده و باعث بطلان آن شده و روزه دار نمام(!) را از فيوضات عبادت بي نظير خود محروم ميسازد:
«رسول اكرم(ص) فرمود: پنج كار است كه روزه را باطل ميكند و وضو را مي شكند: ... و سخن چيني.»(42)
9-نگاه حرام:
يكي از سفارشات پيامبر اكرم(ص) در خطبه شعبانيه پيرامون آداب روزه و ماه مبارك رمضان، چشم فرو بستن از آنچه خداوند نگاه بدان را حرام فرموده ميباشد:
«... وغضوا ابصاركم عما لايحل النظر اليه: و چشم هاي خود را بپوشيد از آنچه حلال نيست براي شما نگاه كردن بدان.»
و از آنجا كه نگاه حرام بنا به فرموده امام صادق«ع» «تيري است زهرآلود از تيرهاي شيطان كه به قلب صاحبش مي خورد...»(25) و در نتيجه تخم گناه را در سرزمين دل آدمي مي پاشد و در صورت تكرار به گناهان بزرگي همچون زنا مي انجامد، به خوبي ميتوان علت آن سخن رسول اكرم(ص) و تحريم نگاه حرام بويژه در ماه مبارك رمضان را دريافت. چرا كه نگاه حرام جداي از اينكه في نفسه مبطل روزه است (چنانكه از پيامبر اكرم(ص) نقل شده كه فرمود: «پنج كار است كه روزه را باطل ميكند و وضو را مي شكند: ... ونظر و نگاه آميخته با شهوت.»(26))، مقدمه گناهان ديگر است كه هر يك به تنهايي مبطل روزه بوده و دست يازيدن به آنها ابطال روزه را در پي خواهد داشت كه به برخي از آنها در رساله هاي عمليه و در بخش مبطلات روزه اشاره شده است.
10-پرخوري:
آنچه تاكنون و در اين نوشتار پيرامون عوامل آسيب رساننده به «روزه» گفتيم تماماً اموري بودند كه در رديف محرمات الهي قرار داشتند. ولي بايد دانست كه روزه تنها از جانب اين امور آسيب نمي بيند بلكه برخي عوامل هستند كه اگرچه نام گناه بر آنها نمي نهند و حرام نمي باشند ولي انجام آنها «روزه» را كم فايده كرده و روزه دار را از دست يابي به اهداف اصلي اين عمل باز مي دارند، كه يكي از اين عوامل غيرمحرم و مكروه «پرخوري» است.
از جمله امور مكروهي كه آدمي را در تهذيب نفس و آراسته شدن به فضائل نفساني با شكست مواجه ميكند امر «پرخوري» و «شكم پروري» است. به همين دليل علماي علم اخلاق همواره توصيه كرده اند كه طالب فلاح و تهذيب نفس بايد از اين عمل بپرهيزد، و در احاديث معصومين عليهم السلام نيز به اين امر سفارش شده است:
امام صادق(ع) فرمود: هيچ چيز براي قلب مؤمن زيان بارتر از پرخوري نيست زيرا دو اثر بد به جاي مي گذارد: اول سنگدلي (تاريكي قلب) و دوم شهوتراني و طغيان شهوت...»(27)
در مقابل از سوي اولياي دين توصيه اكيد شده كه بايد نفس و شكم را به گرسنگي و كم خوري عادت داد زيرا اين عمل اخلاقي و ارزشمند تاثير بسزايي در پاك شدن دل و جان از كدورات نفساني و اخلاقي داشته و سهم بسزايي در تهذيب نفس دارد. كما اينكه امام صادق(ع) در ادامه حديث فوق الذكر فرمودند:
«... و الجوع ادام للمومن و غذاء للروح و طعام القلب و صحه للبدن: گرسنگي نان خورش مؤمن و غذاي روح و طعام قلب و موجب سلامتي بدن اوست.»(28)
و مولوي عارف و شاعر نامي قرن هفتم نيز در فضيلت جوع و گرسنگي چنين سروده:
«گر نباشد جوع، صد رنج دگر
از پي هيضه برآرد از تو سر
رنج جوع از رنجها پاكيزه تر
خاصه در جوع است صد نفع و هنر
جوع، خود سلطان داروهاست هين
جوع در جان نه چنين خوارش مبين
جمله ناخوش از مجاعت خوش شدست
جمله خوشها بي مجاعتهاردست
جوع مرخاصان حق را داده اند
تا شوند از جوع شير زورمند
جوع هر جلف گدارا كي دهند؟
چون علف كم نيست، پيش اونهند
كه بخور كه هم بدين ارزانيي
تونئي مرغاب، مرغ ناپني»(29)
فوائد گرسنگي بسيار است، كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد: «آئينه قلب را صفا مي دهد، دل را رقيق مي سازد، از فرمانبرداري خدا لذت مي برد، خاكساري توليد مي كند، از نافرماني و غفلت از خدا دوري مي دهد، شخص را بياد گرسنگي روز قيامت مي افكند، سورت شهرت را مي شكند، طبع را بلند مي سازد، عمر را طولاني مي كند، بيداري شب و عبادت را آسان مي گرداند، مواظبت بر طاعت را مهيا مي كند و بيماري ها دور مي دارد.»(30)
و يكي از حكمتهاي وجوب «روزه» نيز همين است كه خداوند رئوف چون عالم به صلاح بندگان خويش بوده براي نوراني شدن دل و جان آنها، امر به «روزه» و تحمل گرسنگي فرمود. حال اگر انسان روزه دار به هنگام افطار و سحري با پرخوري، آنچه را در طول روزه از خوردنش خودداري كرده، جبران كند بهره چنداني از «روزه» خود نخواهد برد ساقط نموده پس:
«سزاوار آن است كه در هنگام افطار از حلال اينقدر چيز بخورد كه كل بر معده او نباشد چه سر امر روزه داشتن آن است كه قوه شهويه مقهور و ضعيف شود و تسلط شيطان كمتر گردد تا نفس قدسي از درجه بهيميت ترقي نموده متشبه به ملائكه گردد و در او آثار تجرد و روحانيت حاصل شود و هرگاه كسي آنچه چاشت نخورده مقابل آن را در شام بخورد چگونه اين مطلب دست مي دهد... پس چون (روزه دار) در وقت افطار الوان طعام را بقدر چاشت و شام بلكي زيادتر بخورد لذت آن بيشتر و قوت آن (نفس) فزونتر مي گردد و قوه شهويه او به هيجان مي آيد و آنچه مقصود از روزه بود نتيجه برعكس مي بخشد پس روزه دار بايد لااقل همان غذائي كه در شبهاي غير روزه ميخورد بخورد و خوراك روز خود را به آن اضافه نسازد تا سودي از روزه ببيند.»(31)
بهرحال، از آنچه در اين نوشتار آورده شد اين نتيجه حاصل مي شود كه براي رسيدن به پاداش واقعي «روزه»، بايد در طول ايام روزه گيري و ماه مبارك رمضان، انسان روزه دار در مراقبتي دائمي از اعمال، رفتار و گفتار خود بسر برد تا مبادا با ارتكاب گناه، به عمل عبادي و مبارك خود يعني «روزه» آسيب وارد نمايد و در نتيجه آنچنان كه شايسته و بايسته است از فيوضات اين ماه عزيز بهره مند نشده و در پايان يكماه تحمل رنج گرسنگي و تشنگي از پاداشهاي بزرگي كه خداوند در شب عيد فطر به روزه داران حقيقي عطا مي فرمايد و تنها يكي از آنها «مغفرت و آمرزش» مي باشد، محروم گردد.
1- شرح فارسي «مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه»، دكتر سيدجلال الدين محدث ارموي، ص135
2- همان ص133
4و3 - معراج السعاده، ملااحمد نراقي، ص473
5- اربعين حديث، امام خميني(ره)، ص37
6- اربعين حديث، امام خميني(ره)، ص61
7- همان ص67
8- همان ص68
9- مصاحبه الشريعه و مفتاح الحقيقه صص133 و 134
10- گناهان كبيره، شهيد دستغيب، ج2 ص254
11- اربعين حديث، امام خميني ص291
12- نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده ص547
13و14- اصول كافي ج5 ص289
15- همان ص291
16- نهج الفصاحه ص461
17- گناهان كبيره، شهيد دستغيب ج2 ص278
18- فرهنگ معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي ج5 ص722
19- نهج الفصاحه ص551 و ص552
20- نهج الفصاحه ص462
21- معارف و معاريف ج5 ص699
22و 23- گناهان كبيره ج2 ص266
24- نهج الفصاحه ص461
25- گناهان كبيره ج1 ص184
26- نهج الفصاحه ص461
27و 28- رساله سير و سلوك بحرالعلوم، با شرح علامه حسيني طهراني، ج150
29- مثنوي معنوي، دفتر پنجم.
30- اخلاق حسنه، ملامحسن فيض كاشاني ص33
31- معراج السعاده، ملااحمد نراقي ص693